Back to: آموزش رایگان ایمیل مارکتینگ
در ورزش، معیارهای مختلفی وجود دارد که تعیین می کند یک ورزشکار بازیکن خوب، متوسط یا ضعیف است. بسیاری از مواقع، طرفداران پرشور ورزش آمار تیم های مورد علاقه و بازیکنان مورد علاقه خود را می دانند. اگر شبیه من هستید، دوستانی دارید که ساعت ها آمار را برای هم رد و بدل می کنند، زیرا درک اینکه چه چیزی کار می کند، چه چیزی کار نمی کند و چرا، لذت بخش است. مربیان از آمار استفاده می کنند و عملکردهای گذشته بازیکنان را بررسی می کنند تا به پیشرفت آنها کمک کنند. در صنعت ورزش، هر تاچ داون، گل و پرتاب نه تنها یک مکانیزم عضلانی و فیزیکی است، بلکه داده و تجزیه و تحلیل نیز هست.
دقیقا همینطور در بازاریابی ایمیلی هم صدق می کند. در بازاریابی ایمیلی، هر کمپین موفق فقط در مورد نوشتن، طراحی و ارسال ایمیل نیست. در عوض، آنها باید نتیجه بررسی الگوها و اجرای تحلیل باشند، به طوری که هر ایمیل نوشته شده، طراحی شده و ارسال شده عمدی باشد و قابل توضیح باشد. اما به یاد داشته باشید، زمینه (محتوا) کلیدی است.
اجازه دهید سوالی از شما بپرسم: آیا ۲۰ عدد بالایی است یا پایین؟
پاسخ درست این است که بستگی دارد. اگر ۲۰ گیره کاغذی دارید، زیاد نیست، اما اگر ۲۰ خرس در حیاط خود دارید، این تعداد زیادی خرس است. زمینه، تاثیر زیادی می گذارد.
در تجزیه و تحلیل، معیارهایی که اندازهگیری میکنید و اینکه برای چه کسی اندازهگیری میکنید، ارزش و معنای اعدادی را که بررسی میکنید تغییر میدهد – به خصوص اگر آنها را با معیارهای صنعتی مقایسه کنید.
به مثال ورزشیمان برمیگردیم. شاید آمار یک بازیکن نشان دهد که او بهترین فصل خود را سپری میکند، اما وقتی با بازیکنان دیگر تیم یا لیگ مقایسه شود، ممکن است متوجه شوید که او در واقع بازیکن خیلی خوبی نیست. در اینجا زمینه (محتوا) اهمیت پیدا میکند و قبل از هرگونه فرضیهای، مهم است که به کل داستان یا تصویر به طور کلی نگاه کنید.
ایمیل مارکتینگ (بازاریابی ایمیلی) هم همینطور است. هنگامی که به تجزیه و تحلیل ایمیل نگاه میکنید، جزئیترین سطح محتوا، یک ایمیل واحد است. از آنجا، ایمیل شما را میتوان در مقایسه با کمپین بزرگتر آن بررسی کرد، سپس هر دو مورد با در نظر گرفتن پورتال (حساب سازمانی که از طریق آن ایمیل ارسال و دریافت میشود) و سپس شبکه (پلتفرم گستردهتری که حساب سازمانی در آن قرار دارد) مورد بررسی قرار میگیرند.
فرض کنید نرخ کلیک شما برای آخرین ایمیلی که ارسال کردید ۲.۳٪ بوده است. این خوب است یا بد؟
خب، درست مثل مثالهای قبلی، به زمینه بستگی دارد زیرا محتوا مهم است. اگر میانگین نرخ کلیک کمپین شما ۱.۲٪ باشد، این باعث میشود که این ایمیل خاص به عنوان یکی از پربازدهترین ایمیلها برای هدایت به سمت اقدام در کمپین شناخته شود. با این حال، چه میشود اگر در حالی که سایر ایمیلهای کمپین شما بهطور متوسط ۱.۲٪ نرخ کلیک داشتهاند، میانگین نرخ کلیک کلی شما ۲.۷٪ باشد؟ این به این معنی است که حتی اگر عملکرد این ایمیل نسبت به سایر ایمیلهای کمپین بهتر بوده است، اما در مقایسه با عملکرد متوسط شرکت شما خیلی هم عالی نبوده است. همچنین نمیتوانیم نرخ کلیک متوسط ۲.۳٪ این ایمیل را با توجه به کل صنعت خود فراموش کنیم.
فرض کنید یک فروشگاه آنلاین هستید که پودر پروتئین می فروشید. طبق تحقیقات MailChimp، میانگین نرخ کلیک برای صنعت مکمل های ویتامینی ۱.۶۲٪ است.
به خاطر داشته باشید، نرخ کلیک ایمیل شما ۲.۳٪ است، در حالی که نرخ کلیک کمپین ۱.۲٪ و نرخ کلیک کلی بازاریابی ایمیلی شما ۲.۷٪ است. با این اعداد، کمپین شما در مقایسه با میانگین صنعت عملکرد خوبی نخواهد داشت، اما این ایمیل خاص و بازاریابی ایمیلی کلی شما بسیار بالاتر از میانگین صنعت است.
در زمان اندازهگیری موفقیت، زمینه (محتوا) کلیدی است.
در هاباسپات، ابزار سلامت ایمیل به شما در مورد عملکرد بازاریابی ایمیلی، سلامت ایمیل، شهرت کلی و نحوه اندازهگیری عملکردتان در رابطه با صنعت خود، بینش میدهد. مهم نیست از کدام سرویس دهنده ایمیل (ESP) استفاده میکنید، دادههای خود را در بستر محتوا بخوانید و آن را با معیارهای مرتبط با صنعت خاص خود بسنجید.