Back to: آموزش رایگان ایمیل مارکتینگ
متن [کپیرایتینگ] ابزاری قدرتمند در دستان بازاریاب باهوش است، اما یادگیری مهار این مهارت مستلزم درک اشتباهات رایج و نحوه اجتناب از آنهاست.
در اینجا لوسیلا آبال، مربی معتبر هاباسپات و یکی از شرکای آموزشی هاباسپات، با ارائه نکات بیشتر در مورد اشتباهات رایجی که باید هنگام تنظیم متن خود به آنها توجه کنید، به شما کمک میکند.
لوسیلا آبال: یک اشتباه رایج این است که از متن خود فقط به عنوان ابزاری برای طراحی استفاده کنید. مشتریان ما با ایمیل هایی که فقط یک تصویر هستند نزد ما می آیند – باورکردنی نیست، درسته؟ آنها معمولاً بیشتر روی تصاویر تمرکز می کنند تا محتوای اصلی یا پیشنهاد ارزشی. ابتدا باید در مورد محتوا یا اطلاعاتی که به مخاطب ارائه می دهید و اقدامی که باید به عنوان متن انجام دهد فکر کنید. سپس می توانید به تصویری که قرار است این پیام را همراهی کند فکر کنید.
یک اشتباه رایج دیگر ایجاد متنی است که صرفاً از روندهای روز پیروی می کند اما ارتباطی با برند شما ندارد. به عنوان مثال، اگر شرکتی هستید که ماشین آلات صنعتی می فروشید، نیازی نیست برای مخاطبین خود روز ولنتاین را تبریک بگویید.
هر بار که ایمیلی ارسال می کنید، باید دلیل آن روشن باشد – چرا این شرکت این ایمیل خاص را ارسال کرده است؟
به زمانی فکر کنید که ایمیلی دریافت می کنید. با خودتان فکر می کنید – چرا برای من؟ چرا الان؟ بعدش چه کاری باید انجام بدهم؟ بنابراین به همین ترتیب، مشتریان شما نیز همین سوالات را هنگام دریافت ایمیل از شما و شرکت شما می پرسند و شما باید پاسخی داشته باشید.
ایجاد محتوایی که کاربر را به انجام کاری هدایت نمیکند، سومین اشتباه رایج است. به هر داستان خوبی – چه فیلم و چه کتاب – فکر کنید، هر بخش هدفی برای جلب توجه شما دارد. هر بخش از متن شما باید هدف خاصی برای حفظ تعامل و در نهایت هدایت مخاطب به سمت اقدام مورد نظر شما داشته باشد. به عبارت دیگر، گام بعدی در مسیر خرید مشتری. به یاد داشته باشید که همیشه یک فراخوان به عمل (CTA) در ایمیلهای خود قرار دهید و به این فکر کنید که متن فراخوان به عمل شما چگونه به متن کل پیام شما مرتبط است.
حق با شماست. اشتباه رایج دیگر این است که فکر کنید محتوای شما فقط برای یک ارسال ایمیل است. باز هم، اگر به داستانی یا رمانی فکر کنید، فصلهای متعددی وجود دارد. لازم نیست همه چیز را در یک فصل بگویید، همانطور که لازم نیست همه چیز را فقط در یک ایمیل بگویید. بنابراین، چه ایمیلهای شما بخشی از مجموعهای از ایمیلها در فرآیند پرورش لید [هدایت مشتری] باشند، چه از فرآیند فروش پشتیبانی کنند، چه در حال کار بر روی بازیابی سبد خرید رها شده باشند، یا حتی خبرنامهای که هر هفته یا ماه ارسال میشود، به قوس داستانی آن ایمیلها فکر کنید. محتوای شما چگونه میتواند مخاطبین شما را به سفری هدایت کند؟
درسته. یک ایمیل می توانید بفرستید، اما بعدش چی؟ وقتی با مشتریان کار می کنم و آنها فقط یک ایمیل ارسال می کنند، معمولاً به این دلیل است که ارزش پیشنهادی قوی ندارند – آنها نمی دانند چه مشکلی را برای مشتری حل می کنند. اما اگر ایمیلهای خود را به عنوان بخشی از یک مجموعه در نظر بگیرید، میتوانید سوالاتی را که در طول زمان برای پرسونای خریدار خود سعی در پاسخگویی به آنها دارید، ردیابی کنید.
پنجمین اشتباه رایج، تکیه بر کلمات کلیدی پرطرفدار است [کلمات کلیدی پرطرفدار در این متن منظور کلماتی است که در بازاریابی استفاده می شود، نه کلمات کلیدی سئو]. اغلب، بازاریابان از کلماتی مانند “رایگان” یا “خرید” استفاده می کنند و به ایده تبلیغات تکیه می کنند بدون اینکه واقعاً برای خواننده ارزش ایجاد کنند. برای به اشتراک گذاشتن تجربیات سایر مشتریان و ایجاد اعتماد با مخاطبان خود، به نظرات یا توصیفات آنها تکیه کنید.
سوء برداشت بزرگ دیگر این است که شخصی سازی را فقط به اضافه کردن نام گیرنده به خط موضوع ایمیل محدود کنیم. شخصی سازی فراتر از آن است، در مورد کل فرد است، که شامل پیام و مرحله چرخه عمر او می شود. به عنوان مثال، می توانید شخصی سازی ایمیل ها را در مورد محصولی که در وب سایت شما بازدید کرده اند یا محصولات مرتبط با محصولاتی که در گذشته خریداری کرده اند در نظر بگیرید. شاید بتوانید به ایمیلی برای سبد خرید رها شده که دریافت کرده اید فکر کنید. زمان بندی و محتوا بخشی از تجربه شخصی سازی هستند. به خاطر داشته باشید، لحن و محتوای متن شما باید به گونه ای باشد که برای مخاطب شما به صورت شخصی خوانده شود و به طور خاص نیازها و خواسته های آنها را در زمان مناسب برآورده کند.
کپی رایتینگ ایمیل در مورد متقاعد کردن است، نه فروشندگی. در متن خود، به عنوان یک بازاریاب داخلی، می خواهید زبان شما خوانندگان را ترغیب کند و تعامل بیشتر را دعوت کند، در حالی که همیشه دقیق و صادقانه باقی بماند.
برای مثال، اگر خط موضوع شما میگوید: «برای یک سورپرایز فوق العاده باز کنید!» فقط به این دلیل که خواننده ایمیل شما را باز کند و یک خبرنامه خشک را در مورد بررسی محصولات شرکت شما بیابد، متن خط موضوع ممکن است در باز کردن ایمیل موفق بوده باشد، اما با محتوای داخل ایمیل شما مطابقت نداشته است – به احتمال زیاد باعث میشود مخاطبین شما در ایمیلهای آینده شما بیعلاقه شوند، یا حتی بدتر، اعتماد خود را نسبت به برند شما از دست بدهند.
نویسندگی متقاعد کننده یک مکالمه آگاهانه است که به مشتریان اطلاع می دهد که چگونه با کلیک کردن به وب سایت شما و بررسی پیشنهادتان، سود خواهند کرد.
به این تمایلات مکرر که لوسيلا به آن ها اشاره کرد توجه داشته باشید. متن شما باید متفکرانه و بخشی از یک تصویر بزرگتر در استراتژی کلی شما باشد. کلمات خود را با توجه به اهداف و نیازهای مخاطبانتان انتخاب کنید. اگر این کار طاقت فرسا به نظر می رسد، با یک ایمیل شروع کنید و ببینید که آیا می توانید هیچ یک از این اشتباهات رایج را در متن فعلی خود پیدا کنید. این به شما کمک می کند تا برنامه ای برای بهبود آن تدوین کنید.